شیدایی فلک

ساخت وبلاگ

مسئولان عزيز مدرسه تورو خدا حماييييييت پي دي اف كتاب ماه هاست كه آمادست ولي مدرسه ي عزيز كمك نميكنه نه از حمايت مالي خبريه و نه از پشت گرمي... چاپ اين كتاب اول از همه به نفع خود مدرسه بود ولي وقتي قدرش رو نميدونيد ما مجبور ميشيم براي مدرسه ي جديدمون اقدام به چاپ كتاب كنيم.... يا علي... شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 13:13

اي حسيـــــن! تو در دشت كربلا يكايك شهدا را در آغوش مي كشيدي،مي بوسيدي و وداع ميي كردي....آيا ممكن است هنگامي كه من نيز در خاك و خون خود مي غلتم،تو دست مهربان و شفاعتگر خود را برقلب سوزان من بگذاري و عطش عشق مرا به تو به خداي تو سيراب كني...؟ از اين دنياي دون مي گريزم...اختلافات،خودنمايي ها،خودخواهي ها،سفسطه ها،دروغ ها و تهمت ها همچو آتشي سوزناك در قلب ضعيف و تب دارم ،زبانه مي كشند...جهاني كه عظمت وبزرگي اش چشم ها و عقل هاي بساري را دچار حيرت و شگفتي كرده است،اكنون آنقدر در پس نگاه هاي مجنون وار من حقير گشته است كه احساس مي  كنم ديگر در اين جهان بي انتها  جايي براي من نمانده است....آنچه ديگران را خوشحال مي كند ديگر مرا سودي نمي رساند.... ســـــرورم! امروزه گروهي عظيم از يزيديان با تانك ها و توپ ها و زره پوش ها و  سربازان فراوان در حركتند.#حق با #باطل روبه رو شده است و دشمن سيل آسا پيش مي آيد و من اكنون آمده ام تا در ركاب تو و مانند يكي از اصحاب #وفادار تو در دشت نينوا عليه كفر و ظلم و جهل بجنگم تا بلكه بتوانم خود را رها سازم از بغضي كه مدت هاست بر گلويم سنگيني مي كند و با الگو گرفتن از شما،از ارباب و سالار شهيدم و با فدا كردن سري كه سرچشمه اي عظيم از گناهان بي شمارم بوده است... امام حسين (ع)  امام زمان آن دوره بود، او را نشناختند، ياري اش نكردند و فاجعه اي شد كه جان اهل زمين  شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : مهدي,تنها, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:41

بایزید بسطامی را پرسیدند:  اگر در روز رستاخیز خداوند بگوید چه آورده ای؛ چه خواهی گفت؟  بایزید فرمود: وقتی فقیری بر کریمی وارد می شود، به او نمی گویند چه آورده ای!  بلکه می گویند چه می خواهی؟  زندگی یک پاداش است، نه یک مکافات.  فرصتی است کوتاه تا ببالی، بیابی، بدانی، بیندیشی،  بفهمی و زیبا بنگری و در نهایت در خاطره ها بمانی ...  _______________ دوستان عزيزم اگر مي بينيد نوشته هاي شما در وب قرار نمي گيره تنها به اين دليل است كه خدايي نكرده از آن ها سوِِِء استفاده نشه شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:41

 نه تو می مانی و نه اندوه   و نه هیچ یک از مردم این آبادی...به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز!"سهراب سپهری" شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : به حباب نگران لب یک رود قسم,به حباب نگران لب یک رود قسم سهراب سپهری,به حباب نگران لب يك رود قسم,به حباب نگران لب یک رود قسم کیوان شاهبداغی,به حباب نگران لب یک رود قسم شعر,به حباب نگران لب یک رود قسم از کیست,شعر به حباب نگران لب یک رود قسم سهراب سپهری,شعر سهراب به حباب نگران لب یک رود قسم,شاعر شعر به حباب نگران لب یک رود قسم,متن کامل شعر به حباب نگران لب یک رود قسم, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 13 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

خدایا ؛مبادا روزی فرا رسد که ما ...بارمان را بسته باشیم به این قیمت که بالمان را بسته باشیم ...و از یاد برده باشیم که برای اوج و پرواز؛بال می خواهیم نه بار ... " بال " و " وبال " در عین تشابه؛ عین تضادند ... شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 17 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

خدایا، تو میدانی که چه می کشیم ، پنداری که چون شمع ذوب می شویم ، آب می شویم ...ما ازمردن نمی هراسیم ، اما میترسیم بعد ازما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد ، پس چه باید کرد؟ از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند وهم باید بمانیم تا فردا شهید نشود ، عجب دردی ...!چه می شد امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم ... بخشی از وصیت نامه شهید مهدی رجب بیگی شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : u f v abbotsford, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 19 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

 من سکوت خویش را گم کرده‌ام!لاجرم در این هیاهو گم شدم من، که خود افسانه می‌پرداختم،عاقبت، افسانه‌ی مردم شدم! ای سکوت، ای مادر فریادها،ساز جانم از تو پرآوازه بود، تا در آغوش تو راهی داشتم،چون شراب کهنه، شعرم تازه بود. در پناهت برگ و بار من شکفتتو مرا بردی به شهر یادها من ندیدم خوشتر از جادوی توای سکوت، ای مادر فریادها! گم شدم در این هیاهو، گم شدمتو کجایی تا بگیری داد من؟ گر سکوت خویش را می‌داشتمزندگی پر بود از فریاد من! فریدون مشیری شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : جادوی سکوت علیرضا فریدون پور,دانلود جادوی سکوت علیرضا فریدون پور, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 28 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

٢٤ بهمن سالروز درگذشت فروغ فرخزاد .مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور مرگ من روزی فــــرا خــواهد رسید روزی از این تلـــخ و شیرین روزهـا روز پـــوچی همچو روزان دگــــــــر ســــایه ای ز امروزهـــا ، دیروزهــا دیدگـــــانم همچو دالان هــــای تــــــار گـــونه هـــایم همچو مرمر هـای سرد ناگهــــان خـــوابی مرا خـــواهد ربود من تهی خــــواهم شد از فریــــاد درد خـاک می خواند مرا هر دم به خویش می رسند از ره کـــه در خــــاکم نهند آه ... شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : تاریخ فوت فروغ فرخزاد, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 16 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

بایزید بسطامی را پرسیدند:  اگر در روز رستاخیز خداوند بگوید چه آورده ای؛ چه خواهی گفت؟  بایزید فرمود: وقتی فقیری بر کریمی وارد می شود، به او نمی گویند چه آورده ای!  بلکه می گویند چه می خواهی؟  زندگی یک پاداش است، نه یک مکافات.  فرصتی است کوتاه تا ببالی، بیابی، بدانی، بیندیشی،  بفهمی و زیبا بنگری و در نهایت در خاطره ها بمانی ...  _______________ دوستان عزيزم اگر مي بينيد نوشته هاي شما در وب قرار نمي گيره تنها به اين دليل است كه خدايي نكرده از آن ها سوِِِء استفاده نشه شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : زندگی یک پاداش است نه یک مکافات, نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 31 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35

خواستم تورا بنويسم...گفتم: یداللّهی؛ دیدم، علی است.  گفتم نان‏ آور شبانه کوچه‏ های دلم هستی...دیدم علی است.  خلوص تو در عشق ورزیدن را نوشتم و روح تو را از هر طرف پیمودم، به علی رسیدم.  آن‏گاه، دریافتم که تو، نور جدا شده‏ ای از آفتاب علی هستی، تا از پنجره هر خانه‏ ای، هستی را گرما ببخشی ؛ و این‏گونه بود که: علی علیه‏السلام ، نماینده خدا و نبی شد و پدر، نماینده علی علیه‏السلام...  تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را به تو هدیه خواهم کرد... شیدایی فلک...ادامه مطلب
ما را در سایت شیدایی فلک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheydaeefalak7 بازدید : 18 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 10:35